توضيحات ضروري با استناد به فرهنگ دهخدا :
بلغور. [ ب ُ ] (اِ) هرچیز درهم شکسته و درهم کوفته ، عموماً. (برهان ) (آنندراج ). || گندم نیم پخته که آن را در آسیا انداخته شکسته باشند،
موش از دهنش يا ماتحتش بلغور میدزدد ؛ سخت ضعیف و ناتوان است . (امثال و حکم دهخدا).
بلغور. [ ب ُ ] (اِ) هرچیز درهم شکسته و درهم کوفته ، عموماً. (برهان ) (آنندراج ). || گندم نیم پخته که آن را در آسیا انداخته شکسته باشند،
موش از دهنش يا ماتحتش بلغور میدزدد ؛ سخت ضعیف و ناتوان است . (امثال و حکم دهخدا).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر